گلسا جون ما

عروسی پسر اقای قاسمی که شما از اول تا اخر وسط بودی حیف که فقط همین یه دونه عکسه همش فیلم گرفتم ازت ...

پا تو کفش بزرگتر ...

...

...

این پت ومت ماجرا دارن .روز قبل از گرفتن این عکس من وشما باهم رفتیم مغازه بابایی ؛تو راه برگشت به خونه با بابایی از کنار یک عروسک فروشی رد میشدیم که یکدفعه مسیر شما کج شد به عروسک فروشی و تا رفتی داخل یک بع بعی ودر داشتی وهی دوباره دور زدی ودور زدی بعد پت ومت روبرداشتی اول بابایی داش بع بعی رو حساب میکرد بعد که شما پت ومت رو برداشتی انتظار داشتی که پول اونرو هم حساب کنیم ولی نمیشه دیگه عزیزم وبعد با پت ومت  از مغازه اومدیم بیرون یکی رو این ویکرو اونور بغت گذاشتی وتوی خیابون مانور میدادی خیلی بامزه با اون راه رفتن مشهورت هر کی نگات می کرد میخندید .بس که شما ناز داری. ...

...

ببین چقدر خوب برای خودت بالش ها رو درست کردی و لم دادی  قربونت برم بووس بوس ...

این عکس مال اردیبهشت ٩٢ هستش که باهمسایمون رفتیم جنگل ...

با زن عمو نسیبه و رضا رفتیم دریا من مایو پوشیده بودم  تنت ،یکم توی ابم رفتی ولی چون خیلی باد میزد شما لرز کردی وبعد من لباست رو عوض کردم ...

من وشما و خاله الهه وعمو دانیال اول رفتیم پارک افتاب شما یکم سرسره و تاب و الاکلنگ بازی کردی بعدشم رفتیم فروشگاه رفاه داشیم می اومدیم خونه که بیرون فروشگاه یه اسب مکانیکی بود شما گفتی من میخوام سوار شم  سوارت کردم  نه یک ٣ بار سوار شدی اخرشم میخواستم بگیرمت نمیومدی بغلم . ...